معانی لغوی و مفهومی پیشگیری و انوع ان

پیشگیری[1]
2-14-1- معانی لغوی و مفهومی پیشگیری:
پیشگیری در لغت به معنای جلوگیری کردن، مانع شدن، مانع سرایت شدن و پیشبندی کردن آمده است.(معین،1363، 933) پیشگیری یک مفهوم کلی است و به مجموعه اقدامهایی گفته می شود که برای پیشگیری و جلوگیری از فعل و انفعالات زیان آور محتمل برفرد و گروه به عمل می آید مانند پیشگیری از حوادث کار، پیشگیری از بزهکاری نوجوانان، جوانان و پیشگیری از تصادفات در جادهها و….
در استنباط مفهوم پیشگیری و مصداقهای آن دو جهت گیری کلی دیده می شود. برخی از جرم شناسان مفهوم موسعی برای تدابیر پیشگیرانه قائل شده و گروهی دیگر پیشگیری را در مفهومی محدود مضیق بکار می برند.
اینک هر یک از این دو تعبیر بطور مختصر توضیح داده می شود:
مطابق این مفهوم، انجام هر اقدامی که علیه جرم بوده و آن را کاهش دهد، پیشگیری محسوب می شود. بر اساس این برداشت انواع تدابیر کیفری و غیر کیفری چه مربوط به قبل و چه مربوط به بعد از وقوع جرم، پیشگیریمحسوب میشود. فلذا در این تعبیر، حتی تعقیب و دستگیری بزهکاران، اعمال مجازات یا تعلیق اجرای آن، الزاماً به جبران خسارت مجنی علیه و فردی کردن مجازات توسط قاضی نیز پیشگیری به شمار میآیند. لذا اینمفهوم طیف وسیعی از اقدامات کیفری و غیر کیفری را در بر می گیرد.(محمد نسل، 1387)
در جرم شناسی پیشگیرانه، پیشگیری مفهوم مضیقی پیدا کرده است. در این مفهوم پیشگیری به مجموعه وسائل و ابزارهایی اطلاق می شود که دولت برای مهار بهتر بزهکاری از طریق حذف یا محدود کردن عوامل جرم زا و یا از طریق اعمال مدیریت مناسب نسبت به عوامل محیط فیزیکی و محیط اجتماعی موجد فرصتهای جرم، مورد استفاده قرار میدهد.(محمد نسل،1387)
2-14-2- تعاریف متعدد پیشگیری از بزهکاری:
هدف اصلی پیشگیری از جرم و بزهکاری کنترل اعمال مجرمانه است و در کنترل اعمال مجرمانه اصلاح و بازداشتن مجرم، حفاظت وحمایت از بزهدیده و جامعه مدنظر است. تعاریف مختلفی توسط دانشمندان در خصوص پیشگیری از جرم ارائه شده که به برخی از آنها اشاره می شود:
دکتر علی حسین نجفی ابرندآبادی در خصوص واژه پیشگیری می نویسد، واژه پیشگیری امروزه در معنای جاری و متداول آن دارای دو بعد است. پیشگیری یا جلوگیری کردن، هم به معنی پیش دستی کردن، پیشی گرفتن و به جلو چیزی رفتن می باشد و هم به معنی آگاه کردن، خبر چیزی دادن و هشدار دادن است. اما در جرم شناسی پیشگیرانه، پیشگیری در معنی اول آن مورد استفاده واقع می شود. یعنی کاربرد فنون مختلف به منظور جلوگیری از وقوع بزهکاری، هدف به جلوی جرم رفتن و پیشی گرفتن از بزهکاری است. اما از نظر علمی پیشگیری یک مفهوم منطقی و تجربی است که همزمان از تأملات عقلانی و مشاهدات تجربی تلقی می شود.(گل محمدی خامنه،1387)
ریموند گسن جرم شناس فرانسوی، تحت عنوان از ریشه کلمه تا معنای علمی آن پیشگیری را چنین تعریف نموده است:
از نظر ریشه شناسی کلمه پیشگیری دارای بعدی مضاعف است. پیشگیری کردن در عین حال جلو رفتن و آگهی دادن است. در جرم شناسی پیشگیری به معنای اول کلمه گرفته شده است و آن عبارتست از به جلوی تبهکاری رفتن با استفاده از تکنیکهای گوناگون مداخله به منظور ممانعت از وقوع بزهکاری است. از نقطه نظر علمی مراد از پیشگیری هر گونه فعالیت سیاست جنایی است برای تحدید حدود پیش آمدن مجموعه اعمال مجرمها از راه غیر ممکن ساختن، دشوار ساختن و احتمال وقوع آن را پائین آوردن است بدون اینکه به کیفر یا جزای آن متوسل شوند.(همان منبع)
آقای گسن برای تشخیص اقدامات پیشگیرانه چهار معیار در نظر گرفته است:
1-اقدامی پیشگیرنده تلقی می شود که هدف اصلی آن اقدام مؤثر علیه عوامل یا فرایندهایی است که در بروز بزهکاری و انحراف، نقش تعیین کننده دارند.
2-اقدامهای پیشگیرانه، جمعی هستند یعنی مخاطب آنها کل جامعه یا بخش و گروه معینی از جمله هستند.
3-اقدامهایی پیشگیرانه خوانده می شود که قبل ار ارتکاب اعمال بزهکارانه یا کجروانه اعمال شوند و نه بعد از ارتکاب آنها.
4-اقداماتی پیشگیرانه تلقی می شود که قهر آمیز و سرکوبگر نباشند
از دیدگاه آقای المر اچ. جانسون[2] پیشگیری از جرم بر چهار پدیده مبتنی است که عبارتنداز:
(1)اینکه عمل زشت، ناهنجار و تقبیح شده ای (جرم) در شرف وقوع باشد؛(2)اینکه چنین کاری توسط ادراک و حواس انسان قابل پیش بینی باشد؛(3)اینکه بیشتر اقدامات پیشگیرانه خارج از مرزهای سیستم عدالت کیفری است؛(4)اینکه مداخلات قبل از وقوع عمل مجرمانه انجام شود. این تعریف از دو جهت مفید است، نخست اینکه پیشگیرانه از جرم را وابسته به مشارکت جامعه می داند و امتیاز دوم این تعریف آن است که جنبهی پیش کنشی اقدامات پیشگیری را پررنگ میکند.(همان، 36)
دانشمندان حوزههای علوم اجتماعی و جرم شناسی پیشگیری از جرم را به انواع مختلفی تقسیم کرده اند ولی با وجود اختلاف نظرها در تقسیمبندی پیشگیری از جرمها به کیفری و غیر کیفری اتفاق نظر دارند، لذا به بحث هر کدام از آنها میپردازیم.(محمدنسل،1387)
دراین نوع پیشگیری با تکیه بر اثرهای اعمال کیفر، اجرای سریع و حتمی آن سعی می نمایند که بر افکار عمومی جامعه تأثیر گذارند تا از ارتکاب جرمها پیشگیری گردد. اما باید توجه کرد که اقدام کیفری اثرهای کمی بر کاهش نرخ جرمها داشته است و با آنکه در قوانین بسیاری از کشورها مجازاتهای سنگینی برای جرمها پیش بینی شده است، اما در مهار جرمها چندان موفق نبودهاند و در نتیجه انتظارات افراد جامعه تحقق نیافته است.این پیشگیری خود بر دو شاخه تقسیم می شود:
محور این نوع پیشگیری، بر نقش بازدارندگی مچازاتها، ایجاد ترس و وحشت و عبرت آموزی کیفری بر عموم مردم استوار است. این پیشگیری، جرم مدار است و در این نوع پیشگیری از طریق وضع قوانین، تعیین کیفر و اجرای آن بر مجرمها تلاش می شود تا از ارتکاب اولیه جرمها توسط افراد جامعه پیشگیری گردد.
هدف اصلی این نوع پیشگیری، اصلاح مجرمها و جلوگیری از تکرار جرم است و مجموعه اقدامهایی است که در راستای بازپروری و اصلاح مجرمین انجام می گیرد تا از تکرار جرم جلوگیری گردد. این نوع پیشگیری برخلافپیشگیری عام، مجرم مدار است و از دیدگاههای جرم شناسی متأثر است.در پیشگیری خاص سعی میشود با فردی کردن قانون، اجرای محکومیتها، گرفتن آزادی و مراقبت و کمک کردن به زندانیان از تکرار جرم زندانیان مرخص شده پیشگیری نمایند.
در انتهای قرن بیستم در آمریکا نتایج این دیدگاه واکنشی سیستم قضایی جهت کنترل جرم آشکارتر شده است که سخت گیریها و بکارگیری طبقه بندی کیفری شدید جرمها باعث افزایش زندانیان در زندان و بازداشتگاهها گردیده است.همچنانکه هزینههای عملکرد سیستم قضایی چند میلیون دلاری افزیش می یابد و زندانها تبدیل به مکانی برای جمع کردن جوانان رنگین پوست می شوند. تردید کمی باقی مانده است که تفکر فعلی ما برای کنترل جرم هم پر هزینه و هم غیر منصفانه است. از اوایل سال 1980 دانشمندان و افراد حرفه ای زیادی در این رابطه بحث کرده اند که سیستم قضایی به تنهایی نمی تواند مشکلات جرم ومواد مخدر را حل نماید. لذا به کمک خارج از دیوارهای این بروکراسی و به طرز فکر جدیدی در مورد کنترل جرم وپیشگیری از آن نیازمندیم. خوشبختانه بعضی از روشن فکران و مجریان مستعد در حال برنامه ریزی راه کارهای جدید هستند.(دنیس پ، روزنیام، 1381)
بر اساس چنین عقایدی پیشگیری غیر کیفری تحت عنوان پیشگیریهای جدید پایه ریزی گردید. البته ظهور چنین عقایدی به این سادگی نبوده است و اندیشمندان بزرگ مکتبهایی چون فایده اجتماعی، عدالت مطلق، کلاسیک، تحققی، دفاع اجتماعی نوین نوکلاسیک نوین، بزه دیده شناسی و… در شکل گیری این روند سهم به سزایی داشته اند.
این دسته از پیشگیریها همچنان که از نامش پیداست در دوسه دهه اخیر وارد ادبیات جرم شناسی شده است.البته این به معنای عدم وجود و یا استفاده از این شیوه در زمانهای قدیم نیست، بلکه به صورت پراکنده بوده و بدین صورت منظم وتعریف شده وجود نداشته است.پیشگیریهای جدید یا غیر کیفری شامل دو دسته می باشد که دسته اول ازنوع پیشگیری اجتماعی وپیشگیری وضعی و دسته دوم شامل پیشگیری دفاعی و پیشگیری آزادی بخش می باشد.
این دسته بندی در حال حاضر رایج ترین دسته بندی از اقدامات پیشگیرانه به شمار می رود.جرم شناسان استرالیایی اهمیت فراوانی برای این تقسیم بندی قائلند. پیشگیری اجتماعی سعی دارد که علل و عوامل خطرزای بزهکاری و بزه دیدگی را مورد هدف گیری قرار دهد. این قسم از پیشگیری تلاش دارد که از تولید بزهکار یا بزه دیده جلوگیری کند. البته در متون غربی از این نوع پیشگیری با عنوان “پیشگیری از جرم از طریق توسعه اجتماعی” نیزنام برده اند، اما به نظر می رسد که محدود نمودن پیشگیری اجتماعی به پیشگیری از طریق توسعه اجتماعی صحیح نیست زیرا توسعه اجتماعی تنها بخشی از راهبردهای پیشگیری اجتماعی است و نامیدن این دسته از پیشگیری با این نام جامعیت لازم را از آن سلب می کند.پیشگیری اجتماعی در واقع اقدامات مداخله ای در محیط عمومی و شخصی اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی را شامل می شود.(محمدنسل، 1387، 43)
در پیشگیری اجتماعی سعی میشود بر شخصیت افراد جامعه از طریق نهادهای اجتماعی تأثیر گذاشته شود تا افراد جامعه طوری تربیت شوند که از ارتکاب هر نوع جرمی اجتناب کنند. در این.پیشگیری تمرکز بر سالم سازی محیط اجتماعی است.
جرم شناسان اعتقاد دارند که نارسائیهای اجتماعی از علل عمده وقوع جرمها است و لازم است این نارساییها بهبود یابند.لذا روش پیشگیری اجتماعی از جرم بیشترین تمرکز را بر روی برنامهها و سیاستهای تکاملی دارد و سعی در بهبود وضعیت بهداشت زندگی خانوادگی، آموزش و مسکن، فرصتهای شغلی و فعالیتهای محلی مجرمین بالقوه دارد.به علاوه با درک از ارزشمندی کشف زود هنگام و مداخله بیشتر، برنامههای پیشگیری از جرمها، روی جوانان متمرکز شده و افراد محلهها و خانوادههایی را مدنظر قرار می دهد که بیشتر در معرض خطر قرار دارند.بطور کلی می توان گفت پیشگیری اجتماعی بر تغییر شرایط اجتماعی جرم زا و کاهش انگیزههای مجرمها متمرکز است.(گل محمدی خامنه، 1387)
طرفداران پیشگیری اجتماعی بر این باورند که علت شناسی بزهکاری در عوامل اجتماعی مستتر است. در نتیجه، پیشگیری مبتنی بر شناخت این عوامل و اجرای برنامه هایی است که پیامدهای آن را کاهش می دهد. تأثیر این برنامه ها بر یک فرد یا یک گروه از افراد متمرکز می شود. هدف آن است که جامعه، پیشگیری در نظر گرفته شده برای افراد را تسهیل کند. همچنین برنامه ها می تواند بر عواملی که در زمان کودکی به گسترش یک رفتار بزهکارانه کمک می کنند، هدف گیری شوند. بنابراین پیشگیری رشدمدار مستقیماً با افراد و خانواده ها مرتبط است.(بلیسر،1391)
اما پیشگیری وضعی با در نظر گرفتن این واقعیت که علی رغم به کار بستن تدابیر مختلف پیشگیری اجتماعی باز هم شاهد بزهکاری و بزه دیدگی هستیم و عملاً حذف یزهکاری غیرممکن است و با در نظر گرفتن وضعیت ماقبل بزهکاری، در صدد تغییر وضعیت مشرف بر جرم و تبدیل معادله جرم به ضرر مجرم است.(محمدنسل،1387، 44)
پیشگیری وضعی ریشه در بزه دیده شناسی دارد و در بزه دیده شناسی نقش بزه دیده در وقوع جرم مورد مطالعه قرار می گیرد. لذا برای جلوگیری از قربانی شدن افراد جامعه از روشهای وضعی استفاده می نمایند.مجرمها با بهره برداری از فرصتها و شرایطی که در رفتارهای قربانیان جرم خلل ایجاد میکند، بهره برداری کرده و به اندیشه ارتکاب جرم می افتند. لذا مجرم فردی است حسابگر و از طریق شیوههای فنی تا حدود زیادی می توان از عمل وی جلوگیری کرد.
هدف پیشگیری وضعی تأثیر گذاری بر وضعیت شرایط قبل از ارتکاب جرم، وضعیت پیش جنایی، آستانه ارتکاب جرم و حین ارتکاب جرم است و سعی می گردد با افزایش خطر شناسایی و احتمال دستگیری بزهکاران بر محیط و شرایط وقوع جرم تسلط یابند.برنامههای پیشگیری وضعی بطور عمده بر کاهش فرصتهای انجام جرم مثل استقرار فن آوریهای مراقبت، مراقبت شدید در اماکن عمومی و مناطق تجاری و همچنین کاهش موقعیتهای مناسب وقوع جرایم و قربانی شدن افراد جامعه متمرکز است.(گل محمدی خامنه، 1387)
این پیشگیری، ترکیبی از پیشگیری وضعی و پیشگیری فردی است. برخی از برنامه های پیشگیری گروهی که بر پیشگیری از بزهکاری اطفال در محله های حساس معطوف شده را می شناسیم. از زمانی که یکی از این پیشگیری های شناخته انجام گرفت، نتایج این اقدامات متغیر شد. با این حال، پیش فرض قبلی در تلاش است که عمل پیشگیری، نه تنها کار مضری انجام ندهد، بلکه بتواند اقدام و نتیجه خوبی داشته باشد. به عبارت دیگر، عموماً فرض می شود که هر فعالیت پیشگیرانه، تأثیری مفید و خوب در پی دارد؛ در حالی که این اثر اثبات نشده است، و به عکس ثابت شده که برخی فعالیت ها هیچ تأثیر مثبت معنی داری نداشته اند. البته طرفداران پیشگیری می توانند استدلال کنند که بسیاری از تأثیرات مثبت محسوس نبوده و از طریق آماری قابل شناسایی نیست.
برنامه های پیشگیری گروهی که برای بزهکاران جوان پیش بینی شده، از طریق فعالیت های تفریحی، اردوهای تابستانی، فعالیت های ورزشی، بهبود محل زندگی، خدمات در محله ها و گفتگو با جوانان بزهکار در باندها انجام می شود. مشکل این نوع پیشگیری گروهی این است که فقط به فعالیت های توصیه شده محدود می شود و اهداف اولیه را پس زمینه پیشگیری در نظر می گیرند.
همچنین، این نوع اقدامات پیشگیرانه در باندها نتایج منفی به همراه داشته است. به وضوح مشاهده شده که ورود گزارشگران در میان باندها، نه تنها در تعادل رفتاری گروه ها مؤثر نیست، بلکه موجب تقویت گرایشات بزهکارانه اعضای باندها می شود.
در چارچوب پیشگیری گروهی، مؤسسات آموزشی با ایحاد مقررات روشن در اجرای کمک به دانش آموزان مشکل دار، مبارزه با شکست تحصیلی، کارگریزی و عقب ماندگی، تدابیر پیشگیرانه ای اجرا کرده اند.(بلیسر، 1391)
پیشگیری رشد مدار طیف دیگری از پیشگیری اجتماعی را تشکیل می دهد و قصد بهینه سازی موقعیت اجتماعی- تربیتی کودکانی که در معرض خطر هستند را دارد. ویژگی های این پیشگیری مداخله زود هنگام در محیط خانوادگی یا تحصیلی است.
تجزیه و تحلیل برنامه هایی که پیشگیری یا کاهش بزهکاری اطفال و جوانان را مدنظر دارند نشان داده که بهتر است همیشه قبل از بروز بزهکاری اقدام نمود. بنابراین، توجه به مادران نوجوان، با هدف سلامتی فرزندان، مؤثرتر از اقدام به هنگام بروز اولیه بزهکاری اوست.
هدف این برنامه ها آن است که دنیای سالمی برای فرزندان فراهم سازد و به والدین در انجام وظایفشان کمک نموده و خانواده و رابطه اش با اجتماع را تقویت کند. اقدامات زود هنگام و فشرده روی توسعه قابلیت های والدین و فرزندان متمرکز شده اند.
برخی فعالیت ها برای اطفال و کودکان در سنین پیش از مدرسه مؤثر واقع می شوند. این فعالیت ها معمولاً بازدید از محل سکونت بوسیله پرستاران و دیگر متخصصین برای تأیید حمایت از والدین، ارائه توصیه ها در خصوص سلامتی و توسعه مهارت های والدین در یک دوره زمانی حدااقل دو ساله را در بر می گیرند، زیرا حمایتی که در طول زمان انجام می شود از اهمیت زیادی برخوردار است.
والدین می توانند از پیشگیری رشد مدار انتظار کمک در تربیت کودکانشان را داشته باشند به ویژه در زمینه پاسخگویی به درخواست های آنها به شیوه ای متعادل و همچنین برقراری رابطه عاطفی و آموزشی، که به فرزندان این امکان را می دهد که هماهنگ با سایر کودکان رشد نمایند.
برای کودکان و نوجوانان در معرض خطر مؤثرترین روش ها تمرکز بر تقویت و توسعه قابلیت های اجتماعی آنها مانند: حل مشکلات، مقابله با استرس، افزایش رفتارهای جامعه محور، توسعه مهارت های احساسی مثل کنترل احساسات، عصبانیت و به طور کلی (هیجانات) و قابلیت های ادراکی مانند منطق انتقاد، مبارزه با نفوذها و توسعه توانمندی در تجزیه و تحلیل می باشد.
یکی از موضوعات اصلی که در پیشگیری رشدمدار از بزهکاری و اختلالات رفتاری به آن می پردازد موضوع پرخاشگری است. بسیاری از کارهای تحقیقاتی رفتارهایی نظیر گاز گرفتن وضربه زدن (که در 17 ماهگی می توان آن را بررسی نمود) و یا پرخاشگری در کودک، که از ابتدای سن راه رفتن قابل شناسایی است، را در برمی گیرد. کودکانی که به پرخاشگری خویش ادامه می دهند حدوداً تا سن 15 سالگی در آنها باقی می ماند و غالباً پسران جوان را شامل می شود. این دسته از کودکان به دلایل مختلف در معرض خطر بزهکاری بیشتری قرار دارند. این دسته از کودکان و نوجوانان برای کنترل خشونت کلامی و یا فیزیکی خود با مشکلات بسیاری مواجه اند و معمولاً توسط همسالان خود طرد می شوند. در این شرایط جوانانی که بیشتر پرخاشگری می کنند با افراد بزرگتر از خود رابطه برقرار نموده و یا با همسالان خود از طریق رفتارهای خشونت آمیز ارتباط برقرار می کنند.
فضا برای آموزش و مشارکت چنین نوجوانان و جوانانی مناسب نیست و موجب عقب افتادگی تحصیلی آنها می شود. بنابراین یکی از روش های مورد پذیرش واقع شدن این دسته از جوانان روی آوردن به سوی همسالانی است که دارای رفتار مشابه اند و بزهکاری را شیوه مناسبی برای ادامه زندگی می دانند. برنامه های مؤثری که هدف آنها رشد اجتماعی کودکان را تا 6 سالگی در خانواده آنها می داند، بازدید از محل سکونت کودکان را به عنوان یک عامل مؤثر برای کنترلرفتارهای اجتماعی، برقراری ارتباط و احترام به دیگران می داند. برنامه های مشخص شده برای کودکان 7 تا 12 سال، بیشتر قابلیت های اجتماعی و نقش قیمتی برای کودکان محروم را مد نظر می گیرند. همیشه در یک دورنمای رشدمدار، نوجوانان می توانند از برنامه هایی نظیر مسئولیت پذیری و کمک در کار و همچنینی اقداماتی برای جلوگیری از عقب افتادگی تحصیلی بهره مند شوند.(بلیسر، 1391)
2-14-4-5-پیشگیری دفاعی و پیشگیری آزادی بخش:
از پیشگیری دفاعی به عنوان پیشگیری از جرم از طریق ایجاد رعب و وحشت و طرد مجرم یاد شده است.در مقابل، پیشگیری آزادی بخش به اقداماتی اطلاق شده است که در جهت جذب و ادغام مجرم صورت می گیرد. مجرم از تبعات جرم آزاد و به این ترتیب، از دنیای جرم جدا می شود.(محمد نسل، 1387)
[1]– preventio
[2]– Elmer H.johnson