تحقیق رایگان با موضوع طلاق، جهان اسلام، دانشگاه تهران

محیط انسانی برای زیست تودهها در دورههای مختلف تاریخی، وابستگی سنگین آنها به قدرتهای غربی، نقش کارساز کشورهای بزرگ در سمتوسو دادن به سیاستهای رهبران عرب، دامنهدار بودن فقر اقتصادی، شکافهای روزافزون طبقاتی و گسترش زیانبار فرهنگ غربی، از جمله عوامل حضور مردم در صحنه است.
و مقالعات متعددی که در ارتباط با موضوع چاپ شده که به تعدادی از آنها اشاره میشود:
مقاله: “تحلیل سازهانگارانه از نقش آموزههای اسلامی در تحولات انقلابی مصر”، محققین: سید محمد موسوی(دانشیار دانشگاه پیامنور زنجان) و سید محمدرضا موسوی (دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات منطقهای دانشگاه علامه طباطبائی)، دوفصلنامه مطالعات سیاسی جهان اسلام، سال دوم، شماره 5و6، تابستان 92.
مقاله: “تبیین قیامهای اسلامی در کشورهای عربی ازمنظر تئوری انقلابهای اجتماعی جان فوران”، نورالدین اکبری کریمآبادی، (کارشناس ارشد علوم سیاسی)، فصلنامه پانزده خرداد، دوره سوم، سال نهم، شماره 29، پاییز 90.
مقاله: “مبانی جنبشهای اسلامگرایانه : نظریات و دیدگاهها” محققین: دکتر عباس صالحی نجفآبادی و دکتر علی رضایی (استادیار روابط بینالملل دانشگاه آزاد واحد همدان).
مقاله: “مفهوم بیداری اسلامی و ریشههای آن از نگاه مقام معظم رهبری (( مدظله العالی))”، محقق: اللهکرم، مشتاقی (دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات خاورمیانه و شمال آفریقا)، دانشکده روابط بینالملل، پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت ا… العظمی سیدعلی خامنهای (مدظله العالی)، موسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی.
مقاله: “ارکان اصلی جنبش بیداری اسلامی و تاثیر آن در شکل تمدن اسلامی”، محقق: مهدی مجرحسنی (دانشجوی کارشناسی ارشد علوم سیاسی موسسه آموزشی)، پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت ا… العظمی سیدعلی خامنهای (مد ظله العالی)، موسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی.
مقاله: “بررسی تاثیر مولفه های قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران بر جنبش بیداری اسلامی خاورمیانه (با تاکید بر رویکرد سازهانگاری)” محقق: علیرضا سمیعی اصفهانی (استادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه دولتی یاسوج) و عبدالرضا فتحی مظفری (کارشناس ارشد علوم سیاسی دانشگاه دولتی یاسوج)، فصلنامه مطالعات جهان اسلام، دوره 2، شماره 1، بهار 1392
مقاله:”انقلاب اسلامی و بیداری اسلامی (تاثیر گذاری و نمونهها)”، محقق: مرتضی شیرودی ( عضو هیئت علمی پژوهشکده تحقیات اسلامی)، فصلنامه علمی- پژوهشی مطالعات انقلاب اسلامی، سال پنجم، شماره 16، بهار 1388.
مقاله: “امواج بیداری اسلامی در گذر زمان”، (محمد عبدالهی)، سایت خبرگزاری فارس درج در تاریخ 14/10/92 قابل مشاهده در: www.farsnews.com
مقاله: “بیداری اسلامی، زمینهها و پیامدها”، (عباس موسوی هاشمی)، قابل مشاهده در سایت راسخون:
www.rasekhoon. Net
مقاله: “سیر تاریخی جنبشهای اسلامی” قابل مشاهده در:
Http://www.jonbeshbidari. Blogfa.Com/page /8
مقاله: “بیداری اسلامی و تغییر رژیمهای عربی، عوامل، زمینهها” محقق: علی آدمی ( استادیار گروه روابط بینالملل دانشگاه علّامه طباطبائی) و مهدی یزدانپناه (دانشجوی کارشناسی ارشد واحد تهران مرکز) و عادل جهانخواه (دانشجوی کارشناسی ارشد وزارت امور خارجه)، فصلنامه مطالعات راهبردی. سال پانزدهم، بهار (1391)، شماره مسلسل 55.
مقاله: “تحلیل تحولات کشورهای عربی خاورمیانه و شمال آفریقا از منظر نظریه سازهانگاری” محقق دکتر نورالدین اکبری کریمآبادی ( کارشناس ارشد علوم سیاسی دانشگاه تربیت مدرس)، فصلنامه علوم اجتماعی – ( 1391) شماره 59 – بهمن ماه.
مقاله: “تحولات اخیر خاورمیانه و شمال آفریقا، ریشهها و پیامدهای متفاوت” محقق: سید امیر نیا کوئی ( استادیار علوم سیاسی دانشگاه گیلان)، فصلنامه روابط خارجی – سال سوم، شماره چهارم، زمستان 1390.
مقاله: “تاثیر انقلاب اسلامی ایران بر جنبش بیداری اسلامی شمال آفریقا (2012 -2010)، مطالعه موردی کشورهای تونس، مصر و لیبی” محققین: کیامرث جهانگیر ( استاد یار گروه علوم سیاسی، دانشگاه تهران و مرتضی اسماعیلی ( دانشجوی دکترای علوم سیاسی، دانشگاه تهران، فصلنامه سیاست، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی. دوره 23 – شماره 1، بهار 92.
1-8: محدودیتهای تحقیق
1- بدیع بودن و سیال بودن رخدادهای مربوط به موضوع تحقیق.
2- عدم دسترسی به کتب مرجع.
3- پراکندگی منابع و عدم دسترسی آسان به منابع.
4- عدم دسترسی مستقیم بستر محل اتفاقات و رویدادها.
5- عدم تسلط به زبانهای خارجی (عربی و انگلیسی).
6- زمان محدود برای انجام این پژوهش.
1-9: تعریف مفاهیم
تعریف بیداری
بیداری از واژگان فارسی است که مرادف واژههای “یقظه” “بصیرت” و علم و معرفت در زبان عربی به کار برده میشود. در عرف عام به حالتی اطلاق میشود که قدرت درک و انتخاب را به انسان میدهد. از اینرو این واژه گاهی ناظر به بیداری ظاهری است وگاهی به بیداری باطنی. بیدار ظاهری؛ به کس و کسانی اطلاق میشود که فعالیتهای فیزیکی آگاهانه انجام میدهد، مثلا میخورد، میآشامد، میشنود، میبیند، مطالعه میکند، رانندگی میکند و غیره اما افق دید این فعالیتها فقط در ماده و مادیات محدود و محصور است. “یَعْلَمُونَ ظاهِراً مِنَ الْحَیاهِ الدُّنْیا وَ هُمْ عَنِ الْآخِرَهِ هُمْ غافِلُون” (الروم/7) درعرف عام این گونه افراد مصداق انسان هستند، و در جامعه انسانی زندگی میکنند، اما به بیداری انسانی نرسیدهاند، زیرا اینگونه فعالیتها هرچند برای بقا و تداوم حیات لازم است، اما کافی نیست. بیداری باطنی، بینش و افق دیدشان، فراتر از کرانههای مادی در حرکت است. هرچند از دنیا و مادیات استفاده میکنند، اما آن را معبر و پلی میداند برای پر کشیدن به کرانههای انسانی و معنوی.
بیداری قسم نخست، با توجه به تفکر قرآنی و اسلامی برکسانی قابل تطبیق است که چشم دارند اما نمیبینند، گوش دارند اما نمیشنوند… و آنها را غافل نام میگذارند.
بیداری قسم دوم؛ شامل کسانی میشود که با تعقل، تدبر، تفکر از اثر به موثر، از مخلوق به خالق و… میرسند. به گفته شاعر:
برگ در ختان سبز در نظر هوشیار هر ورقش دفتری است معرفت کردگار
یعنی فقط نگاه نمیکند، بلکه نگاه میکند و میبیند، میشنود و میاندیشد، …که در تفکر اسلامی و قرآنی؛ آن را بصیر، و در فارسی بیدار نام میگذارند. رسالت را که این رساله بدوش میکشد، بازکاوی بیداری قسم دوم است.
در لغتنامه دهخدا درباره تعریف واژه بیداری دو معنا آمده است 1- عمل بیدار بودن یقظه مقابل خواب. 2 – هوشیاری و آگاهی. به معنای فعال شدن هوش (آگاهی) به کار میرود و اسلامی منسوب به اسلام آنچه از تمدن و فرهنگ و جز آنکه منسوب به اسلام باشد.
تعریف بیداری اسلامی
بیداری به معنای حیات و زندگی است و همچنین به معنای فعّالشدن هوش (آگاهی) بهکارمیرود. و اسلامی، به مفهوم تبعیت و پیروی از آموزههای اسلامی است. درنتیجه، بیداری اسلامی به معنای حیات برتر (برین) و تلاش برای دستیابی به آن است. و این حیات، تنها از دین، قابل دریافت است. به سخن دیگر، بیداری اسلامی زنده شدن دوباره در پرتو اسلام اصیل است که در پناه آن، استقلال، عدالت و همه آموزهها و ارزشهای متعالی الهی، بار دیگر زنده میشوند یا حیات مییابند. (شیرودی، بیتا، 92:1385) بیداری اسلامی پدیدهای اجتماعی است، که به معنای بازگشت بیداری مسلمانان و احیای اسلامی بوده و بیشتر توسط مصلحان مسلمان تعریف شده و در علوم اجتماعی چندان مورد کاوش واقع نشده است. یکی از محورهای اساسی بیداری اسلامی بازگشت مسلمانان به هویت اسلامی است. در برخی از منابع آن را مترادف احیای اسلامی و در برخی دیگر، آن را بیداری مسلمانان میدانند. (نوری،522:1376) بیداری اسلامی دارای ریشهای دیرینه بوده، و در ارتباط مفهومی با مقولههایی مانند اصلاح دینی، احیاگری دینی، اسلامگرایی و مانند آن میباشد. در زبان عربی معاصر نیز با تعابیر گوناگونی مانند الصحوه الاسلامیه، البعث الاسلامی، التیار الاسلامی، الحرکه الاسلامیه و سرانجام الیقظه الاسلامیه و یا در پیوند با برخی از این مفاهیم از آن یاد شده است. (عمر، 67:142) در برخی از منابع آن را مترادف احیای اسلامی و در برخی دیگر، آن را بیداری مسلمانان میدانند. (نوری،588:1376) چنانکه قرضاوی آن را بازگشت آگاهی وبیداری دانسته است. (قرضاوی، 11:1408) برخی نیز آن را پدیدهای اجتماعی میدانند که به معنای بازگشت بیداری و هوشیاری امت اسلامی است تا به خودباوری رسیده و به دین وکرامت و استقلال سیاسی، اقتصادی و فکری خود مباهات کرده، و در راستای ایفای نقش طبیعی خود به عنوان بهترین امت تلاش کنند. (القظان،371:1384)
درباره بیداری اسلامی، مانند بسیاری دیگر از مفاهیم جدید، تعریفی مورد توافق و یکسانی وجود ندارد و در واقع اندیشمندان تلاش نمودهاند از منظر و دیدگاه و دریافتهایی که داشتهاند، آن را تعریف و تفسیر نمایند. بنابراین بیشتر تعاریفی که از بیداری اسلامی پدید آمده از سوی اندیشمندان مسلمانی بوده که دغدغه بیدارگری داشتهاند. در این بین صاحبنظران علوم اجتماعی و جامعهشناسان کمتر به این حوزه پرداختهاند. به طور طبیعی علت این امر را میتوان در در عدم شناخت مناسب وکامل آنان از اسلام، فرهنگ اسلامی وجوامع مسلمان دانست. ” البته فهم درست بیداری اسلامی نیازمند آگاهی مناسبی از آموزههای اسلامی و درکی درونی از جامعه مسلمانان و بسیاری از عوامل دیگر است و به نظر میرسد نظریههای موجود جامعهشناسی در حوزه جنبشهای اجتماعی ظرفیت تئوریک و کارآمدی لازم را برای تبیین و تفسیر بیداری اسلامی ندارند.” (الویری،11:1390) نکتهای که متفکر معاصر استاد مطهری در گذشته به آن اشاره داشتهاند “اگر بخواهیم درباره اسلام و مقتضیات زمان قضاوت کنیم تنها راه این است که با معارف اسلامی آشنا شویم و روح قوانین اسلامی را درک کنیم وسیستم خاص قانونگذاری اسلامی را بشناسیم تا روشن شود که آیا اسلام رنگ یک قرن معین و عصر مشخص دارد و یا از مافوق قرون و اعصار وظیفه رهبری و هدایت و سوق دادن بشر را به سوی تکامل بر عهده گرفته است؟” (مطهری،10:1362)
دراین میان برخی از جامعهشناسان که به بررسی بیداری اسلامی و حرکتهای اصلاح دینی پرداختهاند، به این موضوع اشاره کردهاند:
“این که آیا احیاگری اسلامی حتی در بنیادگرایانهترین اشکال آن تنها میباید به عنوان تجدید عقاید و اندیشههای سنتی در نظر گرفته شود قابل تردید است. آنچه رخ داده است، چیزی پیچیدهتر است. آداب و شیوههای زندگی سنتی احیاء گردیدهاند، اما با علایقی همراهند که خاص دوران مدرن است.”(گیدنز،408:1993)
آنچه دراین میان امر را پیچیدهتر ساخته، ماهیت بیداری اسلامی در زمان کنونی است که از یکسو ریشه در مبانی دینی و تجدید ارزشهای اسلامی داشته و از سوی دیگر با رهیافتهای عصری و به تعبیر استاد مطهری مقتضیات زمان از جهات مختلف هماهنگی نشان میدهد. در حقیقت شناخت صحیح بیداری اسلامی نیازمند درک درست از ماهیت دین و نقش فردی و اجتماعی آن و از سوی دیگر نیاز به بررسی جامعهشناختی دارد و به همین دلیل تبیین کاملی از آن پدید نیامده است.
“اکثر نظریههای موجود در فضایی شکل گرفته است که برای دین نقش برجستهای در تحولات اجتماعی در نظر گرفته نشده بود و دین یک امر حاشیهای به حساب میآمد. جامعهشناسان جدید از جمله گیدنز، به این موضوع توجه کردهاند. وی آموزههای دینی را در کنار تلاش برای ابراز هویت در احیاگری دینی معاصر مؤثر میداند. به اعتقاد او در میان جامعهشناسان معاصر تنها ماکس