بررسی رابطه شکاف دیجیتالی و توانمندی زنان مطالعه موردی زنان شهر شیراز- قسمت …

افزایش سواد کامپیوتری، استفاده از تبادل دادههای الکترونیکی، فعالیتهای فناورانه هوشمند، استفاده از از اطلاعات ( علیدوستی، ۱۳۸۸: ۲۷۶-۲۷۵)، مواردی هستند که با هرچه کمتر شدن شکاف دیجیتالی موجب توانمندشدن زنان در عرصه های فردی و اجتماعی میشوند، بدین صورت یکی از اهداف اصلی این تحقیق بررسی این رابطه میباشد.
۱-۴-۲- اهداف فرعی
شناسایی رابطهی بین شکاف فناوری و توانمندی زنان شهر شیراز.
شناسایی رابطهی بین شکاف سواد اطلاعاتی و توانمندی زنان شهر شیراز.
شناسایی رابطهی بین شکاف دسترسی و توانمندی زنان شهر شیراز.
شناسایی رابطهی بین عوامل اجتماعی و توانمندی زنان شهر شیراز.
۱-۴-۳- تعاریف شکاف دیجیتالی، توانمندی زنان و فناوری اطلاعات و ارتباطات
الف: شکاف دیجیتالی
نخستین بار واژهی شکاف دیجیتالی از لاریایروینگ (یکی از کارمندان ارشد دولت ایالت متحده امریکا)، گرفته شد، مقصود وی از این واژه اشارهای بود میان افرادی که از سخت افزار و نرم افزار تکنولوژی در خانوادهها بهرهمند بوده و انبوهی از اشخاصی که توان خریداری این ابزار را نداشتند (دراگولنسکو[۱۷]، ۲۰۰۲: ۱۳۹).
در مورد معنای اصطلاح شکاف دیجیتالی هنوز اختلاف نظر وجود دارد. شکاف دیجیتالی اصطلاحی است که برای بیان نابرابریهای توزیع جهانی در زمینهی دسترسی به تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات استفاده می شود (مجلهی صنایع پلاستیک، ۱۳۹۰: ۸۹). شکاف دیجیتالی فاصلهی بین افرادی است که به وسیلهی اینترنت دارای مزایا هستند و کسانی که از مزایای اینترنت محرومند ( راجرز[۱۸]، ۲۰۰۱: ۹۶).
شکاف دیجیتالی در معنای گسترده، فاصله ی موجود بین کسانی که به فناوریهای نوین (تلفن، کامپیوتر، دسترسی به اینترنت) و خدمات مرتبط با آن دسترسی دارند و کسانی که این دسترسی را ندارند می باشد (متیک، ۲۰۰۶: ۲۹).
شکاف دیجیتالی توصیف الگوی دسترسی نابرابر به فناوری اطلاعات بر اساس درآمد، نژاد، قومیت، جنسیت، سن و جغرافیا از اواسط دههی ۱۹۹۰ می باشد (موسبرگر و همکاران[۱۹]، ۲۰۰۳: ۱).
از نظر سازمان همکاری اقتصاد و توسعه[۲۰]، شکاف دیجیتالی بیان کنندهی شکاف بین افراد، خانواده، تجار و مناطق جغرافیایی در سطوح مختلف اقتصادی و اجتماعی است و زمینهی فرصتهای آنها برای دسترسی به فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی و استفادهی آنها از اینترنت برای فعالیتهای بسیار متنوع است (سازمان همکاری اقتصاد و توسعه، ۲۰۰۱).
ب: توانمندی زنان
واژهی توانمندی در بافتهای متفاوت و نهادهای مختلف به کار رفته است. مثلاً ادبیات مربوط به این واژه در عرصههای آموزش، مددکاری اجتماعی و روان شناسی، در سیاست های رادیکال دهه ی ۱۹۶۰ امریکا و گروههای توسعهگرای جوامع شمال و جنوب، همچنین در نهادهای فمینیستی رو به توسعه کاربرد داشته است. با توجه به کاربرد گستردهی این واژه دریافتهای متفاوتی از آن وجود دارد (کبیر و همکاران، ۱۳۸۸: ۱۱۱).
توانمندسازی یعنی اینکه مردم باید به سطحی از توسعهی فردی دست یابند که به آنها امکان انتخاب بر اساس خواستهای خود را بدهد (شادی طلب، ۱۳۸۱: ۵۴). همچنین توانمند سازی را اصطلاحی برای توصیف هموار کردن راه خود یا دیگران برای تلاش در جهت دست یابی به اهداف شخصی تعریف کردهاند (ابوت و والاس[۲۱]، ۱۳۸۰: ۳۱۱). فرخی توانمندی را مراحل مختلفی که یک زن طی آن از نیازها و خواسته های درونی خود آگاه و انگیزه و جرأت دستیابی به هدف مورد نظر را در خود تقویت و به همراه آن توانایی و شایستگی لازم برای عملی ساختن آن را در خود ایجاد کند تعریف کرده است (فرخی، ۱۳۷۶: ۷۶). بنابراین میتوان توانمندی را به عنوان یک فرایند در نظر گرفت.
ج: فناوری اطلاعات و ارتباطات
اصطلاح فناوری اطلاعات و ارتباطات به فناوریهای مبتنی بر کامپیوتر و اینترنت، با هدف ارائه اطلاعات و خدمات ارتباطی به گروهی از کاربران اشاره دارد (محمدی و بدرقه، ۲۰۱۱: ۴۵۸).
فناوری اطلاعات و ارتباطات، فناوری یا فنونی است که توسط آن فنون، عناصر اطلاعات یا دادههای خام که دارای معانی یا مفهوم قابل درک نیستند در فرایند تجزیه و تحلیل قرار گرفته و پس از آن که دارای معانی قابل درک شده و به اطلاعات تبدیل شدند امکان انتقال آن ها توسط سیستم های الکترونیک به مبادی مصرف را به وجود خواهد آورد (شهرتی فر، ۲۰۰۸: ۶۵).
فصل دوم
ادبیات تحقیق
۲-۱-مقدمه
یکی از بخشهای مهم تحقیق، بخش مربوط به پیشینه و ادبیات تحقیق است. زیرا سرچشمهی علوم را میتوان در پیشینهی آنها جستوجو کرد (دمپی[۲۲]، ۱:۲۰۰۶). مطالعهی منابع به محقق کمک میکند تا دید عمیقتری نسبت به موضوع تحقیق پیدا کند و فرضیات را با دقت بیشتری به کار برد (دلاور، ۱۳۷۵: ۱۸۲).
در این فصل، برای بررسی سابقهی تحقیقات داخلی و خارجی از بررسی های کتابخانه ای و جست و جوهای اینترنتی استفاده شده است. جست و جوهای منابع کتابخانهای و اینترنتی داخلی نشان داد که تا کنون تحقیقی در مورد شکاف دیجیتالی و توانمندی زنان انجام نشده است.
۲-۲-تحقیقات داخلی
– ساعیارسی و ولیپور (۱۳۹۱)، پژوهشی را با عنوان “شناسایی عوامل مؤثر بر توانمند سازی زنان جهت مشارکت در توسعه اجتماعی” انجام دادند. تعداد ۳۸۴ نفر از زنان توانمند استان لرستان به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید. نقش چند عامل اساسی از جمله عوامل فردی و ویژگیهای شخصی زنان، عوامل اجتماعی- فرهنگی، عوامل سیاسی- اداری، عوامل اقتصادی، عوامل فناوری و عوامل رقابتی بر توانمند سازی زنان مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد در بین عوامل فردی و ویژگیهای شخصی زنان، میزان تحصیلات؛ در مورد عوامل اجتماعی- فرهنگی، غلبه بر تفکرهای سنتی رایج در مورد زنان؛ در رابطه با عامل سیاسی اداری، نقش سیاستهای حمایتی دولت از زنان؛ دربارهی عامل اقتصادی، اشتغال زنان؛ در مورد عوامل فناوری، خود فناوری و دربارهی عامل رقابتی، ایجاد تفکر کارافرینی نقش مهم و اساسی در توانمند سازی زنان استان لرستان داشته است.
– خانی و همکاران (۱۳۹۱) ، پژوهشی را با عنوان “ارائهی الگوی توانمند سازی زنان روستایی استفاده کننده از فناوری اطلاعات و ارتباطات” انجام دادند. این پژوهش با رویکردی تبیینی- تحلیلی در روستاهای بخش مرکزی شهرستان لاهیجان انجام شد. هدف پژوهش، ارائهی الگویی برای توانمند سازی زنان روستایی، با استفاده از ابزار فناوری اطلاعات و ارتباطات بوده است. در گردآوری داده ها از روش کتابخانهای- میدانی و پرسشنامه استفاده شدهاست. طبق تحلیلهای انجامشده فناوری تأثیر بسیاری بر رفاه افراد داشته و ضریب تأثیرگذاری آن، برابر با ۴۷۱/. بوده است. تأثیر فناوری بر آگاهی با ضریب تأثیرگذاری ۴۳۱/. بیشترین تأثیر را بر ارتقای آگاهی زنان روستایی داشته است. تأثیر فناوری بر مشارکت زنان با ضریب ۲۶۴/.مشاهده شد. در تحلیل آخر فناوری ابتدا بیشترین تأثیر را برمشارکت با ضریب ۲۵۵/. و سپس بر مرحله کنترل با ضریب ۲۳۶/. داشته است. بنابر تحلیل های انجام شده، فناوری اطلاعات و ارتباطات، قابلیت ارتقای آگاهی و تواناسازی را ذیل مراحل توانمندسازی از قبیل مرحلهی رفاه، آگاهی، مشارکت و کنترل داراست.
– فرجی سبکبار و همکاران (۱۳۹۱)، پژوهشی را با عنوان “بررسی سازوکار تأثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر توانمندی زنان روستایی بر مبنای مدل تحلیل پوششی دادهها[۲۳]“،انجام دادند. این پژوهش با هدف بررسی تأثیرات فناوری اطلاعات و ارتباطات بر افزایش کارایی و توانمندی زنان روستایی، با استفاده از مدل تحلیل پوششی دادهها بوده، که به بررسی ساز و کار تأثیرگذاری فناوری اطلاعات و ارتباطات بر کارایی و توانمند سازی زنان روستایی در روستای قرن آباد گلستان پرداخته است. در این مطالعه با استفاده از روش پیمایشی، تعداد ۳۸ نفر کاربر فناوری و ۲۵ نفر غیر کاربر به صورت نمونه گیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. زنان کاربر فناوری اطلاعات از نظر سطح کاربری به هفت سطح طبقه بندی شدند، به نحوی که میزان استفاده از فناوری به ترتیب از سطح یک تا هفت افزایش مییافت. بر اساس نتایج به دستآمده میزان شاخص کارایی زنان روستایی در سطوح ابتدایی کاربری فناوری، دارای وضعیت بهتری نسبت به سطوح بالاتر بودند. نتایج این پژوهش همچنین ضمن تأیید نظریهی شکاف دیجیتالی، تأثیرات مثبت فناوریهای نوین اطلاعاتی و ارتباطی را بر توانمند سازی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و روانی و افزایش کارایی زنان روستایی نشان دادند.
– عیسی زاده و چراغی (۱۳۹۰)، مطالعهای با عنوان “علل شکاف دیجیتالی و درآمدی” انجام دادند. هدف این مقاله بررسی علیت شکاف دیجیتالی و شکاف درامدی بین کشورها بود. برای این منظور از اطلاعات ضریب جینی[۲۴] به عنوان شاخص نابرابری درآمد و از شاخص فرصت دیجیتالی برای میزان شکاف دیجیتالی دورهی زمانی برای ۱۴ کشور توسعه یافته و ۱۴ کشور درحال توسعه استخراج شد. نتایج نشان داد که اولاً رابطهی شکاف دیجیتالی و شکاف درآمدی دو سویه است، ثانیاً در کشورهای با سطح پایین نابرابری درآمد با افزایش شکاف درآمدی فرصت دیجیتالی بیشتر میشود و با افزایش فرصت دیجیتالی شکاف درآمدی بیشتر میشود. درحالی که در کشورهای باسطح بالای نابرابری درآمد، با افزایش شکاف درآمدی فرصت دیجیتالی کمتر میشود و با افزایش فرصت دیجیتالی شکاف درآمدی کمتر میشود.
– “بررسی نقش اینترنت در ارتقای جایگاه زنان”، پژوهشی است که توسط مجیدی قهرودی و آذری (۱۳۸۹) انجام گرفت. هدف از این مطالعه بررسی نقش اینترنت به عنوان یک رسانهی نوین ارتباطی در ارتقای جایگاه زنان بود که به روش پیمایشی انجام شد. اطلاعات لازم از طریق پرسشنامه جمعآوری شد و در این پژوهش اینترنت به عنوان متغیر مستقل و مؤلفههای: حس استقلال و اعتماد به نفس زنان، انعکاس رویدادهای زندگی، تعاملات زنان، کاهش انزوای اجتماعی، مشارکت اجتماعی، تغییر باورها و اندیشههای سنتی زنان، آگاهی زنان از حقوق اجتماعی خود، افزایش سطح آگاهی، ایجاد فضای عمومی، تحرک اجتماعی و عضویت زنان در جامعهی اطلاعاتی جهت سنجش ارتقای جایگاه زنان، به عنوان متغیرهای وابسته بررسی گردیدند. یافتهها نشان دادند که، اینترنت امکان حضور زنان را بدون محدودیت زمانی و مکانی فراهم میکند و باعث میشود حس استقلال و اعتماد به نفس آنان بالا رود. زنان باحضور در فضای مجازی، جنبه های شخصی و رویدادهای زندگی خود را منعکس میکنند و این باعث کاهش انزوای اجتماعی و تعاملات زنان با عقاید مشابه هم میشود. زنان با حضور در اینترنت، سطح دانش و آگاهی خود را بالا میبرند و خود را عضوی از جامعهی اطلاعاتی می دانند. آنان با استفاده از فرصت هایی که اینترنت برایشان فراهم میکند و با ایجاد تحرک اجتماعی، و تغییر عقاید و اندیشههای سنتی میتوانند حضور و مشارکت خود را در جامعه افزایش دهند و در نتیجه نقش و جایگاه واقعی خود را در جامعه تثبیت کنند.
– افشار کهن و زمانی (۱۳۸۸) پژوهشی با عنوان “جوانان و شکاف دیجیتالی” انجام دادند. روش انجام این پژوهش، پیمایشی و جامعهی آماری جوانان شهر همدان بود. یافتههای این پژوهش نشان داده است که میان فقدان سواد اطلاعاتی، فقدان سواد رایانهای و فقدان مهارت در استفاده از اینترنت و ایجاد شکاف دیجیتالی در جوانان رابطه وجود دارد. نتایج همچنین نشان داد میان پایگاه اقتصادی- اجتماعی والدین و ایجاد شکاف دیجیتالی نیز رابطهی معنی داری وجود داشته است. سطح تحصیلات جوانان در دستیابی آنان به اینترنت مؤثر بوده و رابطهی معناداری نیز میان سطح تحصیلات افراد و ایجاد شکاف دیجیتالی دیده شد.
– حمیدی و یاراحمدی (۱۳۸۸)، پژوهشی با عنوان “کاربرد فناوری اطلاعات در توانمند سازی شغلی کارکنان کتابخانهی منطقه ۵ دانشگاه آزاد اسلامی”، انجام دادند. هدف پژوهش آگاهی از دیدگاه کارمندان کتابخانههای منطقهی ۵ دانشگاه آزاد اسلامی بروجرد در مورد نقش فناوریهای اطلاعاتی در عملکرد شغلی آنها و نشان دادن اهمیت و جایگاه تأثیرگذار فناوری بر پیشرفت کاری و توانمندسازی آن ها بوده است. نمونهی این پژوهش ۶۵ پاسخگو، شامل کلیهی نیروهای شاغل اعم از مدیران، کارشناسان و کارمندان بوده است. روش پژوهش توصیفی- پیمایشی و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بود. شاخصهای مختلف توانمند سازی سازمانی مانند بهبود عملکرد، استقلال و آزادی کاری، افزایش مسئولیت، رضایتمندی شغلی، مسئولیت پذیری و خودکنترلی و در نهایت توسعه و پیشرفت حرفهای، مؤلفههایی بودند که در شکل فرضیهی پژوهش مطرح شدند. فرضیه پژوهش استفاده از فناوریهای اطلاعاتی و بهبود عملکرد کارکنان کتابخانههای منطقه ۵ دانشگاه آزاد اسلامی بود. یافتهها نشان داد که کتابخانههای منطقهی ۵ از حداقل ۵-۱ نفر نیرو بهره مند بوده است. (۶۴٫۶ درصد) آنها در رشتهی کتابداری تحصیل کرده اند. در (۶۹٫۲ درصد) موارد، در هر کتابخانه یک رایانه برای هر کارمند موجود بوده است. از نرم افزارهای صفحه گسترده و اینترنت نزدیک به ۲۵% جامعهی پژوهش بهره گرفته اند. ولی از نرم افزارهای کاربردی و شبکههای کامپیوتری بیش از ۵۰% استفاده شده است.
– “شکاف جنسیتی در کاربرد کامپیوتر و اینترنت”، پژوهشی است که توسط باستانی و میزبان (۱۳۸۶) انجام گرفته است. این پژوهش شکاف میان زنان و مردان را از نظر میزان، شیوع، و نوع استفاده از کامپیوتر و اینترنت مورد بررسی قرار دادند، این پژوهش با استفاده از روش پیمایش و گردآوری اطلاعات با پرسش نامه انجام شد و جامعهی آماری آن را دانشجویان مشغول به تحصیل در دانشگاههای دولتی تهران در پایهی کارشناسی و کارشناسی ارشد رشته های علوم فنی و مهندسی، علوم انسانی، علوم پایه و هنر تشکیل میدادند. بر اساس یافتههای پژوهش، جنسیت بر میزان استفاده از اینترنت تأثیرگذار بود و دانشجویان پسر زمان بیشتری را صرف استفاده از کامپیوتر و اینترنت میکنند. نوع استفاده از اینترنت نیز بین دختران و پسران دانشجو متفاوت بود؛ دختران دریافت و ارسال پست الکترونیکی، خرید کالا، و سرگرمی را ترجیح میدادند و پسران از اینترنت به منظور جست و جوی اطلاعات و دریافت خبر استفاده میکنند.
– محمدی (۱۳۸۶)، پژوهشی با عنوان “عوامل اقتصادی، اجتماعی و جمعیتی مؤثر بر توانمندی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش بهزیستی استان کرمانشاه” را انجام داده است. این پژوهش در بین ۳۴۰ نفر از زنان سرپرست خانوار ۱۵ سال به بالا انجام گرفت. نتایج نشان داد از بین تمامی متغیرهای تأثیرگذار بر میزان توانمندی زنان سرپرست خانوار، بیشترین تأثیر را متغیرهای وضعیت سلامت، وضعیت تحصیلات، سن فعلی، تعداد کل فرزندان و بعد خانوار بر میزان توانمندی زنان سرپرست خانوار داشته است.
– افشاری و رمضانی (۱۳۸۵)، پژوهشی را با عنوان “تأثیر فناوری اطلاعات بر اشتغال زنان”، انجام دادند. در این پژوهش اثر فناوری به ویژه فناوری اطلاعات بر اشتغال زنان با به کارگیری دادههای مقطعی بین کشوری بررسی شد. سپس دو گروه از کشورها، ایران (کاربران پویا و واپسین ها) با کشورهای دیگر (رهبران و رهبران بالقوه) مقایسه شدند. متغیرهای مستقل آزمون نوآوری در فنآوری، نوآوریهای تازه (فناوریهای اطلاعات)، نوآوریهای پیشین و مهارتهای انسانی، و متغیرهای وابستهی آزمون نیز نرخ فعالیتهای اقتصادی، درآمد و افزایش توانمندی زنان بوده اند. دادههای پژوهش از آمارهای آمده در گزارش توسعهی انسانی ۲۰۰۱ گرد آمده است. یافتهها نشان داد که فناوری اطلاعات تأثیری معنادار بر نرخ فعالیت اقتصادی زنان نداشته است، اما تأثیر آن بر میزان درآمد و افزایش توانمندی آنان مؤثر بوده است؛ با این تفاوت که تأثیر فناوری اطلاعات بر درآمد زنان در کوتاه مدت مثبت بوده و سپس با گذشت زمان کاهش یافته است.
– قبادی (۱۳۸۴)، “اثر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر نابرابری جنسیتی” را مورد بررسی قرار داد. این مقاله با استفاده از دادههای پانلی مستخرج از پایگاه آماری بانک جهانی، سعی در بررسی اثر سه شاخص فناوری اطلاعات و ارتباطات در رفع نابرابری جنسیتی شامل: نابرابری جنسیتی در کار و نابرابری جنسیتی در تحصیل داشت. نتایج، حاکی از رابطهی مثبت و معنی دار بین شاخصهای فناوری اطلاعات و ارتباطات و برابری جنسیتی در اغلب موارد بوده است.
کتابی و همکاران (۱۳۸۲)، “توانمند سازی زنان برای مشارکت در توسعه” را مورد مطالعه قرار دادند. این پژوهش دربارهی ۳۸۰ زن ۲۰ تا ۵۰ سالهی ساکن در مناطق ده گانهی شهر اصفهان بود. یافتههای پژوهش نشان داد عواملی چون افزایش سطح تحصیلات، دسترسی به منابع مالی، بهبود وضع سلامت، برخورداری از حق مالکیت قانونی، رفع تبعیض از بازار کار و حذف باورهای سنتی عوامل مؤثری در توانمندسازی زنان بوده اند.
۲-۳-تحقیقات خارجی
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت azarim.ir مراجعه نمایید. |