متن کامل – بررسی رابطه شکاف دیجیتالی و توانمندی زنان مطالعه موردی زنان شهر شیراز- قسمت …

جدول شماره ۵-۳۷-آزمون رگرسیون خطی چند متغیره برای تبیین متغیر توانمندی زنان ۹۹
فهرست شکل ها
عنوان صفحه
شکل شماره ۳-۱-پذیرندگان نوآوری ۳۷
شکل شماره ۳-۲-فرضیه شکاف آگاهی ۴۰
شکل شماره ۳-۳-معیارهای تواناسازی لانگه ۴۸
شکل شماره ۳-۴-مدل مفهومی پژوهش ۵۳
شکل شماره ۳-۵-مدل تجربی پژوهش ۵۴
فصل اول
کلیات
۱-۱-مقدمه
امروزه هم زمان با عصر اطلاعات، دانش و به طبع آن فناوری اطلاعات[۱] به عنوان مهمترین عامل توسعه شناخته شده و سطح توسعهی کشورها و جوامع با توجه به سطح دسترسی به این فناوری و میزان استفاده و بهره مندی از آن مشخص می شود. امروزه تأکید بر اهمیت فناوری اطلاعات بر توسعه ی آن تا آنجا پیش رفته که گفته می شود فناوری اطلاعات و توانایی در استفاده از آن و سازگاری با آن از عوامل مهم در ایجاد ثروت، قدرت و دانش است و یکی از معیارهای توسعه و پیشرفت اقتصادی و صنعتی محسوب می شود (نوری، ۱۳۸۵: ۲۶). فناوری اطلاعات و ارتباطات بیشتر ترکیبی از علم و تکنولوژی است. ظهور فناوری دیجیتال یکی از بارزترین پیشرفت های فناوری در نیم قرن اخیر به شمار می آید که نقش پیشرویی در رشد و توسعهی اقتصادی در کشورهای صنعتی شده و آن هایی که به تازگی صنعتی شده اند ایفا کرده ( گریس و کیانگ[۲]، ۲۰۰۴؛ داتون[۳]،۱۹۹۹) و در زندگی کنونی بشر نقش بسزایی داشته است.
در این جا این سؤال قابل طرح است که آیا همگی افراد جامعه به میزان برابری به این فناوریها دسترسی دارند؟ پاسخ منفی است. فاصله در دسترسی به فناوریهای نوین (تلفن، کامپیوتر، دسترسی به اینترنت) و خدمات مرتبط با آن (متیک[۴]، ۲۰۰۶: ۲۹) موجب عقب ماندن عده ای و تفاوت میان افراد در سطوح مختلف زندگی اعم از اقتصادی- سیاسی و اجتماعی میگردد که از آن به عنوان شکاف دیجیتالی یاد میشود. با شکل گیری مبحث جامعه اطلاعاتی و رشد سریع تکنولوژیها به ویژه تکنولوژیهای جدید اطلاعات و ارتباطات در سراسر جهان بخصوص در کشورهای توسعه یافته و مطرح شدن بحث شکاف دیجیتال، توجه به راهبردهایی جهت دستیابی تمام افراد بشر به این فناوریها لازم به نظر میرسد. همانطور که ذکر شد شکاف دیجیتالی نوعی نابرابری برخاسته از تحولات در عرصهی اطلاعات و فناوری ارتباطات است. پدیدهایست که قبل از توسعهی فناوری اطلاعات و ارتباطات وجود نداشت و از زمان انقلاب دیجیتال پدید آمد (عطاران، ۵:۱۳۸۹). این نابرابری در چند سطح قابل بررسی است: می توان آن را در سطح جهان، میان کشورها، مناطق گوناگون و یا در درون یک جامعه میان اقشار مختلف بررسی کرد.
در این معنا، در سطح جهان در حالی که برخی از کشورها به طور گسترده در فناوری اطلاعات و ارتباطات سرمایه گذاری کرده اند، کشورهای دیگر هنوز از تکنولوژیها عقب مانده اند، در سطح فردی کسانی که به لحاظ تکنولوژیکی، جامعه شناختی یا اقتصادی وضع نامناسبی دارند از دسترسی به فناوری اطلاعات و ارتباطات چشم پوشی میکنند و بین خود و دیگرانی که فناوری اطلاعات و ارتباطات را انتخاب میکنند و آن را بخش جدایی ناپذیر زندگی روزمره خود میدانند، شکاف ایجاد میکنند. درواقع، تغییرات قابل توجهی در دسترسی به فناوری در سراسر مناطق جغرافیایی وجود دارد (دوان و فردریچ[۵]، ۲۰۰۵: ۴-۳). تجربهی جهانی نشان داده است که در آغاز پیدایش فناوریهای دیجیتال، شکاف میان گروههای مذکور بسیار زیاد بود، ولی در کشورهای پیشرفته این شکاف دست کم در بعد دسترسی رو به کاهش است (عطاران، ۵:۱۳۸۹). بنابراین شکاف دیجیتالی یک پدیدهی اجتماعی چند بعدی است که باعث نابرابری در سطح جهانی، ملی، و فردی میشود. بر این اساس نبود امکان دسترسی به امکانات دیجیتالی برای تعداد قابل توجه از جمعیت دنیا و عدم استفادهی مناسب از مزایای آن، موجب پیدایش شکاف دیجیتالی در کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه، یا بین افراد جامعه با تحصیلات، درآمد، پایگاه اقتصادی- اجتماعی، شغل، و استانداردهای مختلف زندگی و حتی بین زنان و مردان یک جامعه میشود (باستانی و میزبان، ۱۳۸۶: ۴۶).
وعدهی فناوری اطلاعات و ارتباطات کمک به کاهش فقر میباشد که وابسته به قدرتی است که فناوری اطلاعات و ارتباطات برای دسترسی مردان و زنان مستمند به اطلاعات و ارتباطات پیشرفته دارد (دانکامب و هیکز[۶]، ۲۰۰۵: ۵). با این حال برخی معتقدند که این فناوریها میتوانند به نابرابری های موجود مبتنی بر جنسیت در زمینهی فرصت ها و منابع تداوم بخشیده و اشکال جدیدی از نابرابری میان زنان و مردان را به وجود آورند (احمدنیا، ۱۳۸۴: ۶۰۵) که از آن به عنوان شکاف دیجیتالی جنسیتی یاد میشود. درمتن شکاف دیجیتالی، شکاف جنسیتی به طور فزاینده ای مورد توجه است، به این معنی که اگر دسترسی و استفاده از فناوریهای اطلاعات و ارتباطات پیوند مستقیمی با توسعهی اقتصادی و اجتماعی دارد، پس باید این اطمینان حاصل شود که زنان در کشورهای در حال توسعه اهمیت فناوریهای مذکور را درک کرده و آن را مورد استفاده قرار میدهند (صراف، ۱۳۸۵: ۴۳).
جنبش جهانی زنان یکی از نمونه های جنبشهای اجتماعی است که اثرات تعیین کننده و دامنه داری هم در جامعه و هم در دیدگاه های نظری جامعه شناختی داشته است، به گونهای که نمود آن را میتوان در تغییرات گسترده و اساسی دیدگاهها، تعریف مجدد منابع و بازسازی روابط اجتماعی مشاهده کرد (لرستانی، ۱۳۸۲: ۲۴). امیدهایی وجود دارد که جنبش جهانی زنان بتواند تا حد زیادی از پتانسیل و وعدههای انقلابی ارتباط الکترونیکی، همچنان که تمام دنیا از آن بهرهمند میشوند، سود ببرند. همان طور که گیتلر[۷]در سال ۱۹۹۱ خاطر نشان کرده است، در سراسر دنیا زنان امروزه فنآوریهای اطلاعاتی و ارتباطی را در جهت اهداف جنبش زنان به کار میگیرند. ارتباطات الکترونیکی، شبکه سازی زنان و اقدامات جلب حمایت برای ایشان را به روش هایی که قبلاً امکان پذیر نبود، تسهیل میکند. از این رو ارتباط الکترونیکی، شبکه سازی زنان و اقدامات جلب حمایت برای ایشان فراهم میگردد. گاه عنوان میشود که فنآوریهای اطلاعات و ارتباطات میتواند آنچنان که در اعلامیهی پکن و برنامهی اقدام آن همانند سایر اسناد ملل متحد تشخیص داده شده است به عنوان ابزاری برای بهبود و شرایط برابری جنسیتی و افزایش توانمندیهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی زنان به خدمت گرفته شود (احمدنیا، ۱۳۸۴: ۶۰۴-۶۰۵). در این جاست که مفهوم توانمندی زنان[۸] مطرح میشود.
۱-۲-بیان مسئله
فناوری اطلاعات و ارتباطات از یک سو، قابلیت ارتقای ترویج ارتباط جهانی، رفاه اقتصادی، توسعهی اجتماعی، حکمرانی مناسب و دموکرات و در نتیجه ایجاد یک محیط مناسب برای کاهش فقر را دارد (گریس و کیانگ، ۲۰۰۴و داتون،۱۹۹۹)، شواهد تاریخی نقش فراگیر فناوری که منجر به نوسازی سریع شده است را نشان میدهد، مانند توسعهی صنعت چاپ و راه آهن. علاوه بر این کاستلز (۱۹۹۵)، بر اهمیت ایجاد جامعهی شبکهای تأکید میکند و از این موضوع به شدت دفاع میکند که توسعه بدون فناوری اطلاعات و ارتباطات درحال حاضر غیرقابل تصور است، چرا که وجود فناوری اطلاعات و ارتباطات برای ارتقای بهرهوری و بسیج منابع، ایجاد ظرفیت مدیریتی و توسعهی نظامهای سیاسی که لزوم دستیابی به اهداف توسعه میباشد، اساسی است (دانکامب، ۲۰۰۵: ۸). اما از سوی دیگر، نگرانی های قابل توجهی در مورد اثر بخشی فناوری اطلاعات و ارتباطات به ویژه برای دستیابی به توزیع بهینه و عادلانهی منابع مطرح شده است. علی رغم این بحث فناوری اطلاعات و ارتباطات برای کشورهای توسعه یافته توسط بسیاری از آژانس ها تأیید شده و به صورت برنامههای توسعهای به کار رفته است؛ در واقع کمبود نفوذ و اشاعهی فناوری اطلاعات و ارتباطات (با توجه به مفهوم شکاف دیجیتالی) به خودی خود به عنوان یک مشکل در نظر گرفته میشود. از این رو بسیاری از شرکت های تجاری (مایکروسافت[۹]، اچ پی[۱۰]، سیستم های سیسکو[۱۱]) فناوری اطلاعات و ارتباطات را جهت پروژههای توسعهای خود همراه با سیاست مداران ملی و محلی و سازمانهای غیر دولتی به کار برده اند (دانکامب، ۲۰۰۵: ۸).
نتیجهی پیشرفتهای ایجاد شده در کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات موجب ایجاد فاصله بین کشورها یا بخشهای مختلف یک جامعه میشود. استفاده از اینترنت یک شاخص استاندارد برای بررسی زیرساختها و میزان استفاده از فناوریهای اطلاعات و ارتباطات است (سعیدی، ۱۳۸۵: ۲۹). آمارهای ارائه شده بر اساس توسعه یافتگی حاکی از آن است که در سال ۲۰۱۳، بیش از ۷/۲ میلیارد نفر در حال استفاده از اینترنت هستند که مطابق با ۳۹% از جمعیت جهان است. در جهان درحال توسعه، ۳۱% از جمعیت در مقایسه با ۷۷% کشورهای توسعه یافته، آنلاین هستند. هم چنین آمارهای موجود بر اساس مناطق بیان میکنند که اروپا منطقه ای با بالاترین نرخ نفوذ اینترنت در جهان (۷۵%) میباشد که پس از آن آمریکا (۶۱%) قرار دارد. در آفریقا، ۱۶% مردم از اینترنت استفاده میکنند که این مقدار نصف مقدار نفوذ اینترنت در آسیا و اقیانوسیه (۳۲%) است (سایت اتحادیهی بینالمللی مخابرات[۱۲]،۲۰۱۳). همانطور که از آمارها بر می آید، در کشورهای در حال توسعه به استثنای حریم سکونتی افراد ثروتمند، دسترسی منازل به رایانه و اینترنت یک پدیدهی قابل توجه نیست (سعیدی، ۱۳۸۵: ۳۹). در این کشورها به علت فقدان زیرساختهای ملی مخابرات و فقدان رونق اقتصادی، توسعهی اینترنت بسیار گرانتر و پر هزینهتر از کشورهای توسعه یافته است. همچنین با مشکلات اساسیتر همچون تغذیه، ارتباطات جاده ای، اشتغال، برق، جنگ و نظامهای سیاسی بیثبات نیز مواجه هستند، بودجه برای هزینهی سنگین تجهیزات کامپیوتری وجود ندارد و این گونه امکانات به لحاظ اقتصادی صرفاً در اختیار طبقات بالا و مستقل قرار می گیرد(همان، ۴۵). در کشورهای درحال توسعه، از جمله کشور ما ایران، به خاطر آنکه لایهی فیزیکی را مخابرات در اختیار دارد، این فناوری در انحصار مراکز دولتی است و دولت متصدی خطوط ارتباطی داده ها نیز هست. از این رو عدم امکان رقابت ناشی از این جنبه، سبب افت شدید کیفیت خدمات اینترنتی میشود. زیرا مهمترین دل مشغولی دولت، انطباق یا عدم تطابق محتوای ارائه شده توسط اینترنت با ارزشهای اخلاقی، دینی و فرهنگی کشور است (سعیدی، ۱۳۸۵: ۴۵). در ایران، درصد مشترکین تلفن ثابت ۳۸%، مشترکین تلفن همراه ۹/۷۶%، خانوارهای دارای کامپیوتر ۸/۴۱%، خانوارهای با دسترسی به اینترنت ۵/۲۶%، استفاده ی فردی از اینترنت ۲۶% میباشند (سایت اتحادیهی بینالمللی مخابرات،۲۰۱۳).
بنابراین این فناوری به شمشیر دو لبهای تعبیر میشود که از یک سو موجب پیشرفت دانش جامعه و از سوی دیگر باعث هرچه عمیقتر شدن شکاف جنسیتی و اجتماعی میشود (تاندون و همکاران[۱۳]، ۲۰۰۹: ۱).
در بحث شکاف دیجیتالی موضوع چگونگی و میزان دسترسی و استفادهی زنان کشورهای غنی و فقیر مطرح است. فقدان همبستگی بین میزان استفاده ی زنان از اینترنت و شاخص های مورد نظر، این فرضیه را تقویت میکند که تقریباً در همهی کشورهای در حال توسعه، زنان استفاده کننده از اینترنت به طور کلی نمایندهی زنان آن کشورها نیستند؛ بلکه آنها گروه یا بخش کوچکی از زنان برگزیده یا تحصیلکردهی شهری میباشند (سعیدی، ۱۳۸۵، ۴۰). طبق آماری که در سایت اتحادیهی بینالمللی مخابرات پیرامون شکاف جنسیتی در سال ۲۰۱۳ بیان شده، مردان بیشتر از زنان از اینترنت استفاده می کنند، در سطح جهان، ۳۷% از همهی زنان در مقایسه با ۴۱% از همهی مردان آنلاین هستند. این مربوط به ۳/۱ میلیارد زن و ۵/۱ میلیارد مرد میشود. ۸۲۶ میلیون زن در کشورهای در حال توسعه و ۹۸۰ میلیون مرد در از اینترنت استفاده میکنند. این رقم در کشورهای توسعه یافته، ۴۷۵ میلیون زن و ۴۸۳ میلیون مرد است. شکاف جنسیتی در کشورهای در حال توسعه بارزتر است، زنان ۱۶% کمتر از مردان از اینترنت استفاده میکنند، در مقایسه با کشورهای توسعه یافته که زنان تنها ۲% کمتر از مردان هستند(سایت اتحادیهی بینالمللی مخابرات،۲۰۱۳). بنابراین دسترسی نداشتن به فنآوری اطلاعاتی و ارتباطی عاملی مهم برای گوشه نشینی زنان از روند کلی اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کشورهایشان و جهان است (هافکین و تاگارت[۱۴]،۲۰۰۱: ۷).
در کشورهای در حال توسعه ای مثل ایران، میزان محرومیت از آموزش و تعلیم فناوری بیشتر است و در واقع پایین بودن سطح سواد و آموزش دیجیتالی، نبود منابع اقتصادی، هنجارهای فرهنگی- اجتماعی و نگرش سنتی، بیشتر زنان و دختران را از دنبال کردن شغلهای غیر سنتی و دسترسی به فناوری ارتباطات و اطلاعات باز می دارد (باستانی و میزبان، ۱۳۸۶: ۴۷). بنابراین زنان بدون مشارکت همه سویه در به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات، کلید مشارکت در جامعهی جهانی سدهی بیستویکم را از دست میدهند (هافکین و تاگارت،۲۰۰۱: ۷).
استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات میتواند به برابری زن و مرد و توانمند سازی آن ها منجر شود. اگر چنین است پس ضروری است تا زنان در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران اهمیت این تکنولوژی و استفاده از آن را درک کنند.
فناوری اطلاعات و ارتباطات، راه های متعددی را برای کسب و ارتقای مهارت های زنان فراهم می کند تا آنان قادر باشند مشارکت بیشتر و فعال تری در جامعه داشته باشند. به طور مثال فناوری اطلاعات و ارتباطات، امکان آموزش از راه دور را برای زنان فراهم میکند که یکی از مزایای آن انعطاف پذیری زمان های مطالعه است (قبادی، ۱۳۸۴: ۷۵)، همچنین تأثیر تکنولوژی های جدید بر جنسیت به خصوص در حوزه های سیاسی و اقتصادی در زندگی زنان بسیار مهم است (هافکین و تاگارت،۲۰۰۱: ۱۰)، البته زمانی که روابط اجتماعی قدرت عادلانه تر شود. تاثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات برتوسعه و تغییر، وابسته به روابط اجتماعی اقتصادی گسترده تر هستند (وب[۱۵]، ۲۰۱۲: ۱۳).
فناوری اطلاعات و ارتباطات باعث دسترسی زنان به اشتغال و حرفه های جدید، مشارکت در یادگیری تعاملی و نوآوری های اطلاعات و ارتباطات راه دور می شود. این تکنولوژی به زنان کمک می کند که جایگاه خود را در فضای عمومی جامعهی اطلاعاتی، ایجاد منابع، مشارکت در ایدهها پیدا کنند (نشریه نیوزلتر، ۲۰۱۱: ۲) و باعث هر چه توانمندتر شدن زنان در همهی عرصه های زندگی می شود. بنت با برداشت از نظر نارایان (۲۰۰۲)، توانمند شدن را ((افزایش امتیازها و توانایی های افراد و گروه های مخنلف، به منظور درگیر شدن، نفوذ یافتن در، و پاسخ گو کردن نهادهایی است که بر آنان تأثیرگذار است))، توصیف میکند (کبیر[۱۶] و همکاران، ۱۳۸۹: ۱۵۵).
۱-۳-اهمیت و ضرورت تحقیق
توجه به نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات موضوعی جهانی است، چرا که فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان عمده ترین محور تحول و توسعهی هزارهی سوم مطرح شدهاست. ظهور فناوری اطلاعات و ارتباطات در عرصهی جهانی چنان تحول عظیمی را در پی داشته است که از آن به عنوان انقلاب فناوری اطلاعات و ارتباطات نام برده میشود. در این میان کشورهای توسعه یافته و صنعتی با بهره گیری بیشتر از آن موفق شده اند از مزایای آن، بیشتر بهره مند شوند و این امر سبب ایجاد شکاف دیجیتالی بین کشورهای صنعتی و در حال توسعه شده است (قبادی، ۱۳۸۴: ۶۸).
اگر توسعهی کمی و چگونگی استفاده از اینترنت را به کلی از شاخص های مهم حرکت به سوی جامعهی اطلاعاتی بدانیم، شرایط متفاوت کشورهای مختلف و نیز افراد به عنوان یک شهروند در هر کشور سبب تشدید نابرابری های اجتماعی خواهد شد (سعیدی، ۱۳۸۵: ۸۳).
فناوری اطلاعات و ارتباطات عامل پیش برندهی ایجاد فرصت های تازه در فرازهای مختلف زندگی انسان ها، به ویژه افراد آسیب پذیر و محروم است، اما میزان دسترسی به اینترنت و هم چنین تعداد خبرگان علوم کامپیوتری به نحوی نابرابر در میان ملل کشورهای مختلف جهان وجود دارد. این امر مسئلهی غیرمترقبهای نیست، زیرا در جهان امروز دسترسی به دانش اغلب محدود است. بر این اساس، علت اهمیت فوق العادهی فناوری اطلاعات مشخص میگردد. در گزارشی که طی ماه می سال ۲۰۰۱ پس از اجلاس سران ۸ کشور صنعتی جهان در اوکینای ژاپن انتشار یافت، اهمیت فناوری اطلاعات و ارتباطات بیان شد. این گزارش بیانگر این موضوع است که این فناوریها اگر به درستی استفاده شود فرصتهای فراوان را برای محدود ساختن نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی و نیز حمایت از ایجاد ثروتهای منطقهای فراهم میآورد (اختر محققی، ۱۳۸۵: ۸۵-۸۶).
از آنجا که فناوریها در توانمندسازی بشر مؤثر واقع میشوند، نقش این فناوریها بر زنان بخصوص در کشورهای در حال توسعه به عنوان یکی از اقشار در حاشیه مانده بسیار مورد توجه است. برای درک اهمیت فناوری اطلاعات و ارتباطات و نقش آن در توانمندیزنان، آنچه در روز جهانی ارتباطات و جامعهی اطلاعاتی سال ۱۳۹۱ بر آن تأکید شده است، ضرورت توجه جامعهی جهانی به این موضوع را روشن میکند.
۲۷ اردیبهشت هر سال در روز جهانی ارتباطات و جامعهی اطلاعاتی محورها و شعارهایی برای اجرای سیاستها و توسعهی اهداف ارتباطی در سطح جهان مطرح میشود که در (۲۷/۲/۱۳۹۱) نیز حمدون توره دبیر کل اتحادیهی بین المللی ارتباطات راه دور، موضوع انتخابی امسال این اتحادیه را زنان و دختران در فناوری اطلاعاتی و ارتباطی عنوان کرد وگفت: این شعار تضمین آن است که زنان که نیمی از جامعه را تشکیل میدهند با رعایت تساوی پیشروی کنند. حمدون توره گفت: امسال ما در روز جهانی ارتباطات و جامعهی اطلاعاتی مصمم به بهرهبرداری از قابلیت کامل فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی در جهت تأمین منافع زنان و دختران از طریق حذف نابرابریهای جنسیتی و توانمند سازی آنها برای تحقق اهداف و آمالشان هستیم. وی بیان کرد زنان اساس جامعه ی ما هستند (بخشی پور،۱۳۹۱: ۱۹). آنان پایههای قدرت هر خانواده و هر جامعه را تشکیل میدهند. با این حال، هنوز نابرابریها در حق زنان برقرار است و از دسترسی به بهداشت و تحصیلات اولیه و فرصتهای برابر شغلی محروماند؛ در تصمیمگیریهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی با نابرابری روبرو میشوند و اغلب از خشونت و تبعیض رنج میبرند. این وضعیت قابل قبول نیست و ما باید با همهی ابزارهایی که در اختیار داریم به رفع این نابرابریها بپردازیم. برابری جنسیتی یا همان برابری زنان و مردان ، یک حق پایه انسانیست که در منشور سازمان ملل متحد به آن ارج نهاده شده و یکی از اهداف اصلی توسعه هزاره سوم این سازمان محسوب میگردد. فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی ابزارهایی هستند که میتوان از آنها برای تسریع پیشرفت به سوی نیل به این مقصود بهره گرفت (خبرگزاری فارس، ۱۳۹۱).
به همین علت است که شورای اتحادیهی بینالمللی مخابرات پیشنهاد کرد که ما با استفاده از قدرت فناوری اطلاعات و ارتباطات، تلاشهای خود را در این سال بر تأمین فرصتهای جدید دیجیتال برای خاتمه دادن به تبعیض و توانمندسازی زنان و دختران در دستیابی به جایگاه به حق و برابر خود معطوف میکنیم (بخشی پور، ۱۳۹۱: ۱۹).
بنابراین میتوان گفت، فناوری اطلاعات و ارتباطات به خودی خود فرصتی استثنایی را برای دختران و زنان فراهم میکند. لازمهی استفاده از فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی، دانش میباشد که با کسب آن و استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات سواد مضاعفی را به دنبال میآورد (تاندون و همکاران، ۲۰۰۹: ۹).
زنان به این وسیله میتوانند، شغل ها و حرفه هایی را برای خود دست و پا کنند که هم از لحاظ اقتصادی و هم از لحاظ برخورداری از یک محیط کاری خیلی پیشرو و تأثیرگذار رضایتبخش باشد. بنابراین یکی از اهداف توانمندی زنان یعنی افزایش توانمندی اقتصادی و اجتماعی آنان، با از بین بردن شکاف دیجیتالی امکان پذیر میگردد. همچنین باید توجه کرد آشنایی زنان جامعه با تکنولوژی روز و به تبع آن افزایش آگاهیشان، موجب میشود، اطلاعات و ارتباطات لازم را با دیگر جوامع بشری و مردم دنیا برقرار کنند. زنان اطلاعات لازم را خارج از هر سانسوری، همانند دیگر افراد جامعه در اختیار دارند. با این حال این پتانسیل برای توانمندی زنان، متکی به دسترسی و استفادهی واقعی از تکنولوژی است که اولین گام ضروری در مسئلهی شکاف دیجیتالی میباشد. پس هر راهکاری که بتواند فاصلهی دسترسی به اطلاعات را بین زنان کاهش دهد از دید جهانی ارزشمند است.
پژوهش ها در سالهای اخیر نشان میدهد که مردم ایران، تحت تاثیر تغییرات حاصل از جهانیشدن بودهاند (بهکیش، ۱۳۸۱). همچنین تحقیقات انجام شده در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات نشان میدهند، نفوذ رسانههای مدرنی همچون تلفن همراه، ماهواره و اینترنت در ایران به سرعت گسترش یافته است (خواجهنوری، ۱۳۸۵). در همین راستا، تحقیقات خواجه نوری نشان میدهد شهر شیراز به شدت تحت تاثیر جهانی شدن است که یکی از مولفههای اصلی آن گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات می باشد (خواجهنوری، ۱۳۸۵). بر اساس آمار، شهر شیراز، از نظر میزان ضریب نفوذ اینترنت جزء پنج شهر اول کشور است (ایستنا، ۱۳۹۲). مسلما، با توجه به محدودیتهای شهری، امکانات دیجیتال و به تبع آن امکان دسترسی افراد به این امکانات در تمامی سطوح شهر به صورت یکسانی وجود ندارد. بر این اساس، شکاف دیجیتال در مناطق ۹ گانهی شهر شیراز، میتواند عامل ایجاد فاصله بین افراد از حیث دسترسی یا عدم دسترسی به فناوری اطلاعات و ارتباطات باشد. با توجه به اهمیت شکاف دیجیتالی و نقشی که میتواند در توانمندی زنان شهر شیراز ایفا نماید، این تحقیق به بررسی رابطهی شکاف دیجیتالی و توانمندی زنان در مناطق ۹ گانهی شهر شیراز می پردازد.
۱-۴-اهداف تحقیق
در تحقیق حاضر به بررسی رابطهی شکاف دیجیتالی و توانمندی زنان شیراز میپردازیم، اهداف تحقیق به شرح زیر خواهد بود:
۱-۴-۱-هدف اصلی
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید. |